سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 87573

  بازدید امروز : 0

  بازدید دیروز : 1

چشمی کنار پنجره ی انتظار . . .

 
«خداوند کسی را که نافرمانی اش کند، دوست نمی دارد» . آن گاه حضرت این شعر را برخواند : خدا را می کنی و باز اظهار دوستی او را می نمایی ؟! [محمّد ابی عمیر - کسی که خود از امام صادق علیه السلام شنیده بود برایم نقل کرد که ایشان می فرمود]
 
نویسنده: اشک هجران ::: دوشنبه 85/11/16::: ساعت 4:47 عصر

·                      

  

  ظاهراً می گوییم آقا می آید ، ولی در حقیقت ما به خدمت حضرت می رویم . ما به پشت دیوار دنیا رفتیم و گم شدیم ، باید از پشت دیوار بیرون بیاییم تا ببینیم که حضرت از همان ابتدا حاضر بود .

 


 
نویسنده: اشک هجران ::: شنبه 85/10/30::: ساعت 11:44 صبح

ظهور حضرت ولــیّ عصــر ( عج )  جزای کربلاست . همة مصیبتهای عالم در کربلا جمع شد و جزای آن شد ، این آقا .


 
نویسنده: اشک هجران ::: پنج شنبه 85/8/25::: ساعت 9:41 صبح

 

·    تا قامت حجت خدا را نبینی ، قیامت شناس نخواهی شد و از قیامت سر در نمی آوری . حتی یک روز قبل از قیامت هم که شده حجّت خدا را ملاقات خواهی کرد .


 
نویسنده: اشک هجران ::: جمعه 85/7/14::: ساعت 5:28 عصر

·     نه انتظار ما طوری است که آنها پهلوی ما بیایند و نه حرکت ما جوری است که ما به آن طرف برویم و آنها را ببینیم . اگر براستی منتظری ، چرا لاغر و خانه نشین نشده ای ؟ به محض اینکه حقیقتاً منتظر بشوی ، او رسیده است . آیا خوب است آدم اینقدر بی رگ باشد ؟ یک دوستت یک ساعت دیر از سفر بیاید ، این همه تقلا می کنی . اگر انتظار داری آثارش کو ؟ اگر انتظار داری باید غم دنیا برود ، حتی اگر خود امام هم دیر آمد با او دعوا نکنی و هی نگویی عَجّل . البته طلب تعجیل ظهور برای افراد مبتدی خوب است ولی بالاتر از آن هم هست و آن وقتی است که از تقلای خودت مأیوس شدی و در خانه ات نشستی و چشم و گوش به در ماندی . از آن بالاتر وقتی است که منتظر ِ در هم نیستی و از آن هم مأیوس شدی . چنین فردی خود حضرت ولیّ عصر (عج) پهلویش نشسته اند و همه ی ملائکه نگاهش می کنند . کسی که می تواند خدمت حضرت برسد ولی معرفت حضرت چنان همه ی وجودش را پر کرده است که می تواند طاقت بیاورد و خدمت ایشان نرود ، چنین کسی به حضرت راه دارد . او می بیند که دلش تا دیروز غنچه بود ، در خودش فرو رفته و بسته و گریان ؛ ولی امروز باز و شکفته شده و عطر آن ، همه ی وجودش را گرفته است ؛ از اینجا می فهمد که آقا تشریف آورده اند .


 
نویسنده: اشک هجران ::: جمعه 85/6/31::: ساعت 7:57 عصر

 

ما مثل بچه ای هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور می کنند . بچه جلب ویترین مغازه ها می شود و دست پدر را رها می کند و در بازار گم می شود و وقتی متوجه می شود که دیگر پدر را نمی بیند . گمان می کند پدرش گم شده است در حالیکه در واقع خودش گم شده است .

 انبیاء و اولیاء ، پدران خلقند و دست خلایق را می گیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند . غالب خلایق جلب متاعهای دنیا شده اند و دست پدر را رها کرده و در بازار دنیا گم شده اند . امام زمان (عج) گم و غایب نشده است ، ما گم و محجوب گشته ایم .


 
<      1   2   3      >
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

درباره خودم


چشمی کنار پنجره ی انتظار . . .

اشک هجران
بـــــیا بـــی تــو بــهارانم خزانــه -:- بـــــیا تـا قُـــمریان خــوانند ترانه -:- بـــــیا که بلبلان بی تو خموشند -:- غـــزل خوانان ز تو دارند نشانــه -:- بـــــیا تا از خزان ، فارغ شود باغ -:- چو گیرد ، شاخسارش را جوانـه -:- بــــیا جانا ! تو در دل آشیان گـیر -:- که بی رویَت خراب است آشیانه -:- بیا ای سروْ قد ! کن قامتم راست -:- قــدم از هجر رویت ، شد کمانـه -:- بــــیا زخم دلم را مرهمی نِــــه -:- کـه می رنجد ز درد این زمانـــه -:-
 

حضور و غیاب

 

آوای آشنا

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

 

بایگانی

 

اشتراک