باسلام
از آن سبو كه داده اي افتاده ام هنوز
محتاج بوسه برلب آن باده ام هنوز
اي كاش از مقربين حريم تو ميشدم
من كه غلام بي ثمر وساده ام هنوز
اي رهگذر زجاده قلبم گذر نما
من در انظار رهگذر جاده ام هنوز